آقای کرزی! جاسوسان همه در زير چپن شمايند
آیت الله شیخ محمد هاشم صالحي ترکمنی در سال 1324 شمسي در دره تركمن واقع در ولسوالي سرخ پارسا ولايت پروان متولد شد. دوران تجاوز روسها در شهر قم مشغول تحصیل و تدریس بود، تدريس علم اصول، او را درمیان طلاب مشهورساخت.
وي پس از سقوط گروه طالبان به شهر كابل بازگشت و مدرسه علميه «رسالت» را در اين شهر تاسيس کرد. صالحي پيشتر به عنوان يكي از اعضاي اصلي دادگاه عالي افغانستان فعاليت داشت و اكنون به عنوان مشاور حامد كرزي منصوب شده است.
«حامد كرزي» بتاریخ 11 سنبله 1385 آيت الله محمدهاشم صالحي ترکمنی را به عنوان مشاور خود در امور ديني منصوب كرد، اين سمت برای اولین بخاطر حضور آقای صالحی ايجاد شده است.
در طول تاریخ بعضی از از عالم نماهای کاذب درباری و ثناخوان بوده وهستند که درخدمت حکام جور قرار گرفته اند که از میان آن عده آنهایی که در لباس روحانیت واهل علم به این مقام شامخ جفا نموده آقای صالحی ترکمنی هست. در مورد ایشان اسناد معتبر وشواهد فراوان وجود دارد که نشان می دهد وی شخص ضعیف النفس وهمانند آدم های سارق در لباس دین برای رسیدن بمنافع مادی خویش، جاسوسی استخبارات کشورهای منطقه و غرب را می نمایند که خطر شان اگر زیادتر از وزیران و والیان و سفیران و سایر مقام های بالا که برای کشورهای غربی و... مزدوری می کند بیشتر نباشد هرگز کمتر نیست.
گزارشات حاکی از آنست که آقای صالحی نیز با همان عبا و قبا پیچکاری استخبارات بیگانه شده اند. او پس از تجاوز روسها و جنایت و خیانت های پرچمی و خلقی ها و نادیده گرفتن بیش از یک میلیون شهید و مخصوصا شهدای روحانیت این وطن بمحض که مصالحه ملی توسط داکتر نجیب اعلام می گردد، او برای امتیاز مالی با سفارت افغانستان در تهران تماس میگیرد و مشی مصالحه ملی را می پذیرد و ماهانه حقوقی را از این بابت دریافت می کند، ممکن در آینده اسناد آن ارائه گردد.
پس از سقوط طالبان با تاسیس مدرسه رسالت در قلعه شهاده زیر عناوین گوناگون(سترمحکمه ومشاور آقای کرزی) همان ظواهر طلبی خود را حفظ نمی کند وحتی زمانی که عضویت استرمحکمه را داشت، وی از معروف ترین کسانی بوده که رشوت ستانی می کرد، که در میان مردم معروف است و به نقل یکی از اعضای کابینه که خود آقای کرزی به وی گفته بود، که خبرهای بمن رسیده ولی احتیاط کن.
یا اینکه ایشان به مسئول یکی از بخش های وزارت تجارت، پیشنهاد می کند که هرتاجر افغانی برای طی مراحل مدارک تجارتی شان به این بخش مراجعه نمود، برایش بگو که اول باید حساب وجوهات خود را نزد آیت الله صالحی تصفیه کن وبعد جواز را دریافت نما و من پس از دریافت وجوهات کمیشنکاری برایت می دهم.
به نقل رادیو«بیبیسی»، ۹ جولای ۲۰۰۵ حامد کرزی گفته بود: «باید متوجه باشیم كه جاسوسهای خارجی را از اداره افغانستان ریشهكن كنیم. اگر این كار را نكردیم، روی خوبی نخواهیم دید و ملت ما دوباره مزدور و زیر پا خواهد شد. خدمت به استخبارات خارجی بود كه مملكت ما را دربدر كرد.»
آقای کرزی عجیب است که شما این جاسوسان را در مقامات عالی نصب می کنید؟ به نظر ما این هم تعجبی ندارد. زیرا آقای کرزی و امریکا یی ها می داند که آن هایی که به مزدوری تن می دهند، آنقدر سست عنصر اند که در برابر دالر و تفویض چوکی های کلان مقاومت نتوانسته و به آسانی جبهه عوض کرده به خدمت شان قرار می گیرند. براساس گزارشات موثق در سالهای که آقای خلیل زاده نماینده ویژه بوش و سفیرامریکا در افغانستان بود، آقای صالحی به ملاقات وی در سفارت امریکا رفته بود وبعد گفته بود سلام و احترام مرا به آقای بوش برسانید و بگویید که ما چند طلبه مستضعف داریم که آنها شهریه ندارند و منتظر عنایات جناب بوش هستیم که با مساعدت های انسان دوستانه اش طلبه های ما را یاری رساند.
متاسفانه نامبرده همانند عالم دینی واقعی دارای عزت نفس نیست، مشهور است که هرخیری وارد افغانستان می شود، او با کمال ذلت و حقارت به تلمق وچاپلوسی می پردازد تا چند قرانی را دریافت کند؛ با خدعه و نیرنگ از مراجع وخیرین جهت مستمندان کمک دریافت می کند وبعد گزارشات دروغ ارائه میدارد و پول های حرام در نتیجه شیخ جواد صالحی، محقق نسب و امثال آن را تقدیم جامعه می دهد که سراسر وجود شان فتنه هست.
ای کاش آقای صالحی بتواند در روزهای سخت و دشوار از ارشهای دینی دفاع نماید، بین علمای قم معروف هست که ایشان یکروز جهت تحقیق به شهربانی چهارراه شهید فعلی قم برده شده بود، وقتی که از آنجا بیرون می شود شروع می کند به دشنام و ناسزا گفتن امام خمینی، با این تعبیرکه: این همه بد بختی ها از دست خمینی مرده گاو هست(العیاذ بالله) ، ایشان اگر فعلا به برخی از شخصیت های اسلامی احترام می گذارد به خاطر منافع شان هست والا برای وی مرجع تقلید وشخصیت های علمی ومعنوی مفهومی ندارد.
نه تنها ایشان با این مرض وابستگی مادی گرفتار هست، که بخاطر کمک به همه جا سرمی زند حتی از سیدجلال کریم(مشهور به نابغه) بعنوان تأیید از کاندیداتوری وی پول دریافت می کند و نماینده أش شیخ امینی در همایش کاندیداتوری سیدجلال بصورت رسمی حمایت ایشان را اعلام مید ارد، آقای شیخ واعظ زاده بهسودی نیز بعنوان یک عالم دینی ارزش ومقام معنوی روحانیت را زیر سئوال می برد و بعنوان معاون دوم سید جلال که قبلا وی را وهابی می خواند اعلام می دارد و به گفته سیدجلال کریم که آقای واعظ زاده پول کلانی از وی خواسته بوده که مورد جدای آنها می گردد، وقتی واعظ زاده از سید جلال فاصله می گیرد، با آقای کرزی صحبت می کند وبرای حمایت وی وتوجیه آمدن کوچی ها به بهسود در سرچشمه میدان سخنرانی می کند، علاوه برتأیید کرزی کسانی که در برابر کوچی ها ایستادگی نموده محکوم می کند، بعدا آقای شیخ ناصری در یکی ازسخنرانی هایش گفته های آقای واعظ زاده را رد نموده و او را مزدور کرزی می خواند.