ریشه های فتنه در کجاست؟
روز شنبه نهم دلو 1389 حدود ساعت پنج عصر نصرت آمر جنایی حوزه ششم پولیس، رجایی نمایند آیت الله محقق، محمدی نماینده آقای خلیلی، پیمان و خنجری نمایندگان محمد محقق، لعل محمد از ثارنوالی و افراد دیگر وارد حوزه علمیه خاتم الانبیاء شدند و آقای سید حسن فاضل زاده را در زمان غیر اداری بدون موجب به ولایت کابل برده و ثارنوالی آن را زندانی نمودند، روز یکشنبه جمعی از مومن با هماهنگی یکی از وکلای پارلمان با لوی ثارنوال ملاقات نمودند و معترضین به لوی ثارنوال آقای الکو گفتند: آقای فاضل زاده از خانواده بزرگ اهل علم هست و پدرش آیت الله سید ابوالحسن فاضل در جامعه جایگاه و موقعیت برجسته داشته و خدمات ارزشمندی را برای مردم مسلمان این کشور انجام داده، آقای فاضل زاده بعنوان روحانی و از چهره های شناخته شده این کشور به کدام جرم زندانی و این گونه برخورد با اهل علم که نوعی هتک حرمت به روحانیت محسوب می شود؛ لوی ثارنوال در پاسخ آنان می گوید: خلیلی و محقق گفته باید فاضل زاده زندانی و اجبارا وادار به بطلان سند پروژه خاتم الانبیا گردد.
یازدهم دلو عصر روز یکشنبه تعداد از وکلای پارلمان و متنفذین اقوام در حوزه علمیه خاتم الانبیاء(ص) تجمع می کنند، پس از بحث و تبادل نظر در نتیجه با پیشنهاد آقای عالمی بلخابی تصمیم گرفته می شود، صبح روز دوشنبه(11/11/1389) حدود بیست نفر متشکل از وکلای مردم در پارلمان و ریش سفیدان به منزل آقای خلیلی رفته و از وی خواسته شود که او بعنوان معاون رئیس جمهور و رهبر یک حزب نباید عقده مندانه چنین حرکتی را انجام دهد. وقتی این جمع به منزل آقای خلیلی می روند آقای عالمی صحبت را آغاز می کند و اظهار می دارد که به گفته لوی ثارنوال، شما دستور دستگیری سید حسن فاضل زاده را داده ایید، این مجموعه آمده اند که باید ایشان آزاد شود.... آقای خلیلی پس از صحبت های آقای عالمی بلخی می گوید: بعد از این چه من بعنوان معاون رئیس جمهور باشم و یا نباشم، دیگر قابل تحمل نیست که این پروژه در اختیار پسر آقای فاضل باشد، پس از صحبت های آقای خلیلی واکنش تندی که آقایان: انوری، هادی، جنرال قاسمی، فاروق سلطانی و ... داشتند آقای خلیلی کمی نرمش از خود نشان دهد، آقای هادی گوید: من نماینده مردم در پارلمان نیستم و نمی خواستم که اینجا بیایم و به دوستان گفتم، اگر می خواهید که آقای خلیلی راضی شود عمامه و یا سرم را نزد او ببرید، دوستان اصرار کردند که باید با ما باشی. جناب آقای خلیلی ما انتظار داشتیم هرقدر شهرک شما بزرگ تر شود، جنجال خاتم الانبیاء کمتر گردد و شما الآن چندین خاتم الانبیاء را در داخل شهرک تان می داشتید، آقای فاضل زاده و دهها عالم و شخصیت دیگر را در آنجا دعوت می کردید، این کار شما دور از انتظار ما بود که شما بعنوان معاون رئیس جمهور دست به چنین اقدامی بزنید.
آقای انوری: آقای خلیلی شما امروز یک افتخار و هنری بزرگی را کسب کرده ایید و به موفقیت کلانی دست یافته ایید تا یک روحانی را از حوزه علمیه زندانی نمایید و این حرمت شکنی را در جامعه فتح الباب نمایید، من بسیار متأسفم ...
فاروق سلطانی: شش ماه اخیر حدود یکصدوپنجاه خانواده در شهرک خاتم الانبیاء از دست شما و طرفدارانت لحظه ی آرامش ندارند و مورد اذیت و آزار قرار گرفته اند و همین طور دیگران نیز اعتراضات خودشان را داشتند که با آمدن بعضی اعضای کابینه در منزل آّقای خلیلی صحبت ها پایان میابد و آقای خلیلی از این جمع تا عصر همان روز را فرصت می خواهد.
اما جای بسیار تأسف هست که برای دستگیری و تحقیر آقای سید حسن فاضل زاده از سوی دفتر آیت الله محقق مبالغ هنگفتی به عنوان رشوت به ادارات فاسد پرد اخته می شود، آیا آقای محقق نمی دادند که بنام ایشان از وجوهات شرعیه در چه موارد پولهای کلانی برای ریختاندن آبروی یک مسلمان و فرزند زهرا(س) داده می شود و به اصطلاح، این مرجع دینی فردای قیامت چه پاسخی در پیشگاه خداوند خواهد داشت که مسئولین دفترش با اهانت، توهین و تحقیر و ریختن آبروی مومنی از هیچ سعی و تلاش فروگذاری نمی کند.
همچنین آقای خلیلی نیز از هیچ تلاش برای تضعیف شخصیت ها فروگذاری ننمود. رزاق مامون از جمله روزنامه نگاران پرماجرا و جنجالی و نویسنده: کتاب «رد پای فرعون» که در این کتاب رزاق مامون مداخله ایران را در امور داخلی افغانستان و اقدامات دستگاه استخباراتی آن کشور در رابطه به تجزیه افغانستان و قتل مسعود را آورده بود، ماهها بعد از چاپ آن، رزاق مامون بخاطر اعمال شنیح زنا و بداخلاقی به صورتش تیزاب پاشیده می شود و در این حادثه آسیب می بیند، مامون در مصاحبه اش با رادیو آزادی انگیزه های اصلی تیزاب پاشی را به کتاب «رد پای فرعون» ربط داده و گفته بود، این کار عمال ایران می باشد، وقتی که رزاق مامون بخاطر عیاشی و رابطه نا مشروع با زن شوهر دار بصورتش تیزاب پاشیده می شود، آقای خلیلی در اولین لحظات به عیادت او می رود و در حق او دعا می کند، او حتی برای دل خوشی امریکایی ها نیز با دادن لیست طویل اتهام جاسوسی ایرانی ها را به بعضی از شخصیت های دینی می زند و از سفارت امریکا برای برداشتن آقای فاضل زاده تقاضای همکاری را می نماید و همین طور آقای محقق با انجام اعمال شنیح زنا، قتل و دهها جنایت دیگر همانند خلیلی از هیچ جنایت و خیانتی در حق مردم مسلمان این کشور دریغ نمی کند.
یکی از مهره های خلیلی و محقق نصرت آمرجنائی حوزه ششم هست، نصرت یکی از هتاک ترین چهره های حوزه ششم در آشفته بازار پولیس افغانستان می باشد. او به هیچ ارزش ومعیاری، پایبندی ندارد و از هیچ تهمت و افترایی، دریغ نمی کند و او از سوی محقق و خلیلی حمایت می شود و شخص بدنام و تا مرز تجاوز به حریم خصوصی بعضی افراد پیش رفته و مشهور به فساد اخلاقی، آدم ربایی و... می باشد که در تغییر نام مصلی خاتم الانبیا(ص) بنام مزاری نقش اساسی داشت.
چنانچه روز دوشنبه مورخ 20/2/1389 عده ي در چتر حمایوی پولیس ملی(حدود سی رنجر به همراه سربازان به محوط مجمتع خاتم الانبيا(ص) اعزام داشته) با لت و كوپ و زندانی نمودن كارمندان مجمتع خاتم الانبیا(ص) (بدون قانون و دلیل) با حتك حرمت لوحه مبارك خاتم الانبيا(ص) را بزير انداخته و لوحه اي بنام مزاري تغيير داده بود، متأسفانه با حمله به اين مجتمع اسم مصلی خاتم الانبیاء(ص) بنام مزاري توسط افراد خاصي تغیير داده اند:
1- طبق قوانین نافذه هرگونه اقدامی جهت تخریب- تخلیه منزل یا زمین با حضور هیئت مرکب از ارگانهای مختلف و با حکم ثلاثه محکمه صورت گيرد، در حاليكه دو روز قبل این عمل بدون ارائه هیچگونه سند و مدرک توسط افراد معلوم الحال اقدام می شود که سابقه بسیار بدی در میان مردم دارند.
2- متأسفانه ارگان پوليس ملي كه بايد حامی قانونی منافع مردم و مجری قانون باشند، در اين حادثه شخص آمر حوزه شش پولیس ضمن تهديد عده ي از اشخاص بي دفاع و همكاري با مغرضين و زندانی نمودن چند تن از كارمندان اين مجمتع، در این قسمت به گذشته پروژه خاتم الانبیا(ص) اشاره می گردد:
در سال 1371 بنا به درخواست و تقاضاي حضرت آيت الله سيد ابوالحسن فاضل، عضو شوراي قيادي و يكي از رهبران برجسته جهادي به منظور اعمار پروژه جامعه جهت بالا بردن سطح تعاليم ديني، مذهبي و فرهنگي؛ حكم نمبر421 مورخ 9/8/1371 جلالت مآب پروفيسور استاد برهان الدين رباني رئيس وقت دولت اسلامي افغانستان يك قطعه زمين دولتي واقع مهتاب قلعه مربوط ناحيه ششم شهر كابل كه تمام حدود و فواصل كلي آن معلوم است داده شده بود.
بعد از فوت آيت الله فاضل به موجب حكم رياست جمهوري و موافقه محترم مارشال محمد قسيم فهيم، معاون اول رياست جمهوري و وزير دفاع ملي وقت قباله شرعي و قطعي 274 بر 156 مورخ 9/11/1382 از طريق محكمه ذيصلاح به اسم سيد حسن فاضل زاده فرزند مرحوم آيت الله فاضل اجرا و زمين متذكره شرعا و قانونا به ایشان انتقال و در آن تصرفات مشروعه و مالكانه نمود.
بالاي زمين متذكره (پروژه خاتم الانبياء) تأسيسات عام المنفعه و خيريه مانند، مسجد جامع، حوزه علميه، تكيه خانه، دانشگاه، دارالايتام، كلينك، ستديوم ورزشي را اعمار نمودم و قسما در حال اعمار مي باشد.
زمانیکه سید حسن فاضل زاده در حال سفربه خارج كشور بود تعدادي عبارت از: اسدالله مبارز رئيس نظارت اداره محترم لوي ثارنوالي و آقاي رجايي كه ادعاي نمايندگي دفتر محقق كابلي را مي نمايند ونصرت در تباني با حوزه ششم امنيتي پوليس بتاريخ3/3/1389 با استفاده از صلاحيت هاي وظيفوي غير حق بدون در نظر داشت احكام قوانين نافذه كشور، بدون حكم محكمه ذيصلاح، حتي بدون تجويز محكمه با صلاحيت به جبر و اكراه و با استفاده از نيروي مسلح در غياب فاضل زاده ملكيت شرعي متصرفه، متقوم و ذواليدي اش را با مقدار و قابل ملاحظه اموال و اجناس منقوله با ترتيب نمودن محضر باطل، فاسد، بي اساس تخليه و به تصرف شخص بنام رجايي قرار داده اند و دفاتر ونگهبانان جايداد مدرسه را بيرون و ملكيت را از وجود شان تخليه و به اختيار و تصرف شخص مجهول الهويه بنام رجايي قرار داده اند وچهار نفر نگهبانان پروژه مجتمع حوزه خاتم الانبياء(ص) را غير قانوني دستگير و مدت چهارماه بدون تحقيق زنداني و بعدا رها نمودند. اين عمل آقاي مبارز و همكارانش بنام هاي ثارنوال لعل محمد و ثارنوال عبدالبصير كه ثارنوالان تحت امر وي مي باشد كه با تباني و هماهنگي آمر حوزه ششم پوليس در مغايرت با ماده چهل قانون اساسي بوده، در حاليكه اعمال همچو اجراآت درحطه صلاحيت هاي وظيفوي آقاي مبارز و آمر حوزه ششم پوليس نبوده و حسب هدايت ماده 285 قانون جزاي كشور جرم پنداشته مي شود و از مدتيكه برنامه هاي پروژه حوزه تعطيل و در تصرف غير قانوني قرارگرفته، تا اكنون خساره هنفگت عائيد پروژه گرديده است.
در حاليكه طبق حكم ماده 40 قانون اساسي كشور، ملكيت شخص از تعرض مصئون بوده و هيچ شخص از كسب تصرف ملكيتش در آن منع نمي شود و همچنين و ماده 30 قانون طرز تحصيل حقوق، .
حسب هدايت ماده 1905 قانون مدني كشور تنها مالك مي تواند از ملكيت در حدود احكام قانون استفاده نمايد.
در حاليكه قباله دست داشته آقای فاضل زاده داراي ثبت محفوظ به ديوان قضا بوده، طبق صراحت حكم ماده 287 قانون اصول محاكمات مدني با در نظر داشت احكام مواد 991 و 993 قانون مدني با رعايت ماده (5 ) قانون امور زمين داري متكي به ماده 10821 شرح مجله الاحكام العدليه قباله شرعي دليل اثبات و الزام و سند مدار حكم و ثبوت ملكيت مي باشد.
چند پرسش را باید خلیلی و محقق جواب بدهد؟
1. آیت الله فاضل بعنوان یکی از چهرههای ممتاز و خستگیناپذیر در جامعه بحران زده، رایحه صلح و آرامش سرداده و صحنه را ترک نکرد و در برابر بحرانها حضور اصلاح گرانه خود را حفظ نمود، او برای بر قراری صلح و رفع تشنّجات گروهی (شیعه - سنّی) در سال 1364 در رأس یک هیئت صلح وارد کشور افغانستان شد و دستههای متخاصم را به تفاهم دعوت و با هوشیاری خویش، کشمکشهای نظامی و قشری و گروهی را در بسیاری از مناطق خشکانید. این کار ارزشمند را در سال 1365 در مناطق مرکزی و در سال 1373 در منطقه جاغوری به انجام رسانید، صلح و آرامش را بر قرار ساخت، اولین سئوال از آقایان خلیلی و محقق این است که با وجود خدمات فراوان آیت الله فاضل در جامعه، آیا درست است که افراد شما با حمله در خاتم الانبیا(ص) به ایشان و اجدادش فحش و نا سزا گویند؟
2. شما به کدام دلیل شرعی لوحه ی که نام مبارک پیامبراسلام(ص) مزین شده بود آن را پایین آورده و نام مزاری را جایگزین آن نمودید، اگر واقعا شما مزاری را از جان و دل قبول دارید، در شهرک حاجی نبی(برادرخلیلی) و جاههای دیگر با استفاده از عنوان معاون رئیس جمهور زمین های زیادی را گرفته اید، صدها متر زمین را بنام مزاری مسجد بزرگ بسازید، شما در دوران جهاد پولهای هنگفتی را از ایران بنام پیروان ولایت فقیه گرفتید، امروز که غربی ها در این کشور حضور پیدا نموده اند، شما پول هنگفتی را از اربان غربی تان گرفته اید و هم اکنون عکس شعارهای تند و داغ دوران جهاد و بر خلاف انتظارات مردم به دستور اربابان امرکایی تان عمل می کنید؟
3- آیا سادات در این کشور حق زندگی را ندارد، متأسفانه آقای خلیلی ذره بینی را گرفته اگر بفهمد سیدی در اداره اشتغال دارد فوری اقدام به برکناری او می کند. سالهاست که سئوالی در ذهن من هست و آن اینکه: چطور شد که پس از بقدرت رسیدن کمونیست ها در افغانستان هرآنچه سید بودند در زندان رفته و بشهادت رسیدند، مخصوصا در میان علمای کابل؛ اما اهل علم هزاره همانند؛ قربانعلی محقق، صادقی ترکمنی، شیخ تقدسی، شیخ صالحی و.... تا هنوز هم زنده هستند، من شک دارم که در آن زمان هم عده ی مانند محقق و خلیلی گاهی بنام ولایت فقیه و گاهی بنام غربی ها خدعه و نیرنگ می کردند، قربانیان و مدافع دینی همین سادات بوده و هستند.
4. شما و امثال شما چرا مقدسات دینی را کم رنگ می کنید و شما واقعا مدعی تقوی هستید چرامرتکب فعل حرام شدید و آنهم به نام ائمه دین بارها حتک حرمت نمودید، مگر آقای خلیلی نبود که روز هفتم محرم امسال در جشن سالروز کریم آقا خان امام چهل و هشتم اسماعلیه شرکت نموده و پیام داده بود و مراسم جشن و پای کوبی را در تلویزیون نگاه مربوط خلیلی پخش گردید؟
5. آقای محقق شما آغاز گر جنگ های داخلی نبودید و با تخریب مدرسه امام صادق(ع) شیخ حمیدی نماینده امام خمینی(ره) غفاری و صدها عالم و دانشمند و مردم مومن را بقتل نرسانیده اید؟ شما و هم پیمانان تان علیه شورای اتفاق اسلامی، حرکت اسلامی و دیگر احزاب اسلامی اعلان جهاد را نداده بودید و در ضمن به یاد داشته باشید که هنوز نقش شما در ترور برخی افراد و نخبگان کشور و فتوای جهاد علیه احزاب جهادی و مخالفان سیاسی تان را مردم فراموش نکرده اند که با ایجاد ترس ورعب در مزار شریف مشهوداست.
6. آقای محقق شما دور قبل پارلمان در برابر چند نمره زمین با آقای سیاف معامله نکردید؟ آقای محقق در این دوره پارلمان نیز چندین جلسه با آقای سیاف را دایر می کند، با ایشان به توافق می رسند آقای سیاف رئیس پارلمان و داکتر جعفر مهدوی معاون پارلمان باشند، آقای محقق دوستانش را نیز وار دار می کند که به آقای سیاف رای بدهند، مگر آقای سیاف را شما دشمن مردم هزاره نمی دانستید و چقدر از مردم هزاره بخاطر فتواههای شما و آقای مزاری کشته شدند، مگر همین سیاف نبود که در برابر قانون احول شخصیه شیعه ایستادگی نموده و گفت: ما هیچگونه مسئولیت برای تصویب این قانون نداریم، امروز شما بخاطر در یافت دالر از سوی سیاف در برابر ایشان سر تسلیم فرود آورده اید.
در آخرازکسانی توانایی دارند به عنوان تکلیف شرعی این گزارش را به آیات و مراجع حوزات علمیه عراق و قم برسانند چون بزرگوارن به موقعیت مردم ما آشنایی دارند ودرضمن دلسوز مردم ما هم هستند تا مرجعیت برای هزاره های متدین تدبیر دیگری بیاندشند.
اخر دعوانا الحمد لله رب العالمین
محمد علاءالدینی